بیایید قوی بشویم
کرونا ما را با غایت شر روبرو کرد و این شر خود ویروس نیست بلکه نوع رفتاری است که در برابر آن از خود نشان می دهیم…
… بعضی ها گرفتار ترس موحش می شوند، می پندارند حا که قرار است بمیرم پس به آغوش خوشباشی ها پناه ببریم و مثل جن زده ها بجای آنکه مرگ به سراغ ما بیاید ما به سویش بدویم و سخت در آغوش اش بگیریم، این فرار بزدلانه سوی دیگر افسردگی است، اما سوی دیگر ماجرا افسردگی مزمن و انزواطلبانه است، از بیماری می گریزیم ولی زندگی کردن را وا می نهیم، ترس از مرگ از زندگی مان یک گورستان بی نام می سازد، زندگی مرگ زده دهشتناک استبه هر حال کرونا بر اعتماد نفس بشر خط بطلان کشیده است، با همه پیشرفته های تکنولوژیک و انباشت دانش ما نمی دانیم در برابر کرونا چه بکنیم، چه باید کرد از چه هست جان می گیرد، در حقیقت بشر هنوز نمی داند کرونا با چه مکانیزمی گسترش می یابد و چه عوارضی در بدن دارد، ذره ذره این اطلاعات جمع می شود ولی هنوز این ذره های پراکنده مبدل به دانش انضمامی و کارآمد نشده است و بخشی از ناامیدی بشر از همین ندانستن می آید.
تردید ندارم ذره های دانش در هم گره می خورد و سرانجام راه های کاهش سرعت اپیدمی و درمان مبتلایان پیدا می شود، اواسط زمستان پیش رو دانشمندان رفتار ویروس در یک سال را خواهند دانست و این دانستن باعث می شود داروهای موثرتر ساخته شود و یا بشر به یک خودایمنی می رسد و یا واکسنی موثر کشف می شود و از بهار سال دیگر رفع مشکل قدم به قدم آغاز می شود
وظیفه ما بعنوان فاعل انسانی کشف راه های سرزندگی در فضای کرونا زده است، رهایی در مقاومت است و در این جنگ از اسرده ها کاری ساخته نیست، بلکه باید خلاقانه با آن کنا بیاییم و بدانیم مقاومت تنها راه غلبه بر سیطره ویروس و هر نوع خطری است، باید پرسش های جدی از هستی آدمی بپرسیم، دلایل ضعف خود را بشناسیم و بدانیم روابط سوداگرانه بشر را در برابر خطر و بحرانها بی دفاع می کند، تنها راه حذف تبعیض ها و اقتصاد را در خدمت انسانها ساختن است و نه بر عکس، بشر اگر سادت جمعی را جدی بگیرد نیرومندتر از هر خطری است، امروز باید با هم شدن نیرومند شویم و از هم اکنون آینده بهتر را تدارک ببینیم، رنج و مرگ آدمی را اگر اهل فاعلیت باشد قوی تر می کند، پس بیایید قوی بشویم.