پیام معمارِ برجام به ایران؛ برگردید، ما هم برمیگردیم
آنتونی بلینکن، چهره عمدتا پشت پرده در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی دولتهای دموکرات، از سوی سنا برای سمت وزارت خارجه دولت جو بایدن، رئیسجمهوری جدید آمریکا، تأیید شد تا هفتادویکمین وزیر خارجه ایالات متحده در شرایطی هدایت سیاست خارجی واشنگتن را در دست بگیرد که چالشهای متعددی پیشرویش از جمله توافق هستهای قرار دارد.
بلینکن در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ دوران ریاستجمهوری باراک اوباما معاون دستیار رئیسجمهور و مشاور امنیت ملی جو بایدن، معاون رئیسجمهور آن زمان بود. بلینکن در این مقام به تدوین سیاست آمریکا در برابر برنامه هستهای ایران و امضای توافق جامع هستهای (برجام) کمک کرد. از همین روی وی به «معمار برجام» معروف شده است.
روزنامه همشهری در گزارشی نوشت: آنتونی بلینکن، با گرفتن رأی اعتماد از سنای آمریکا، کار خود را در کابینه جو بایدن بهعنوان هفتاد و یکمین وزیر خارجه این کشور آغاز کرد. این سیاستمدار ۵۸ساله که در دولت باراک اوباما بهعنوان معاون وزیر خارجه و معاون مشاور امنیت ملی فعالیت میکرد، وعده داده که روابط آمریکا با جهان را بهبود میبخشد. با وجود این، او گفته که با خیلی از طرحهای دونالد ترامپ در حوزه سیاست خارجی مانند عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی و فشار بر چین، موافق است.
بلینکن توانست از ۱۰۰رأی اعضای سنا، ۷۸رأی کسب کند. مخالفانش در سنا معتقدند که او در نخستین گامها در وزارت خارجه، کمپین فشار حداکثری را که ترامپ علیه ایران راهانداخته، لغو میکند. آنها به همین دلیل به او رأی منفی دادند.
طی سالهای گذشته، بلینکن نهتنها یک دوست صمیمی، بلکه فردی بوده که بایدن در مواجهه با بحرانها و در تمامی فعالیتهای سیاسیاش، روی او حساب کرده است. انتظار میرود بلینکن در هر تصمیمی که رئیسجمهور جدید آمریکا میگیرد تأثیرگذار باشد؛ نه فقط بهدلیل ارتباط نزدیک آنها بلکه بهخاطر اینکه بایدن معتقد است سیاست خارجی ذاتا وابسته به سیاست داخلی است.
به اعتقاد افراد نزدیک به بلینکن، رابطه عمیق او با جو بایدن کمک زیادی به کارآمدی او در دولت جدید میکند. لو لوکنز، دیپلمات اسبق آمریکایی معتقد است: «وقتی بلینکن به کشورهای مختلف سفر کند، همه مطمئنند حرفی که او میزند همان حرف بایدن است. این موضوع مهمی در وزارت خارجه است که همیشه شاهد آن نبودهایم.»
چالشهای مرد مذاکره در برابر ایران
بلینکن، میراثدار وزارت خارجه مایک پمپئو است که دورهای پرتنش را در حوزه سیاست خارجی آمریکا به نام خود ثبت کرد. افزایش تنش میان ایالات متحده و چین در حوزههای مختلف، اولویتدادن به منافع اسرائیل در روند صلح خاورمیانه، خروج از توافق هستهای با ایران و تنش با متحدان اروپایی بر سر بودجه ناتو، تنها بخشی از میراث دوران چهارساله ترامپ در حوزه سیاست خارجی است.
روزنامه شرق به نقل از نشریه اینترنتی «Responsible Statecraft» چالشهای مهم پیشروی بلینکن درباره ایران را خلاصه کرده است:
* به نظر میرسد رویکرد فعلی ایالات متحده در خاورمیانه، نه به نفع منطقه است و نه منافع ایالات متحده را تأمین میکند. سیاست خارجی آمریکا تابعی از نحوه تعریف منافع این کشور در خاورمیانه است. برخی این منافع را محتاطانه تعریف کرده و استدلال میکنند اساسا باید از ایالات متحده در برابر هر حملهای محافظت و جریان آزاد تجارت جهانی را تسهیل کنیم. هیچیک از آنها حضور عمده نظامی آمریکا در خاورمیانه را حتی مانند امروز تضمین نمیکنند. بلینکن باید برای تعیین سیاستهای خاورمیانهای دولت بایدن، به این سؤال پاسخ دهد که منافع آمریکا در منطقه را چگونه تعریف میکند و چگونه اطمینان حاصل خواهد کرد که رویکرد مدنظر، آمریکا را درگیر جنگ غیرضروری و بیپایان دیگری در منطقه نمیکند؟
* دولت اوباما توانست به توافق هستهای با ایران دست یابد، اما زمان کافی نداشت تا به سایر چالشهای ایالات متحده با ایران هم رسیدگی کند. اگر توافق هستهای از طریق تعهد در برابر تعهد احیا شود و توافقهای احتمالی بعدی بتوانند دیگر چالشهای میان دو کشور را مرکز توجه قرار دهند، آیا دولت بایدن دنبال رابطهای تازه با ایران یا حتی عادیسازی رابطه خواهد رفت؟
* بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، خود را در جایگاه مهمترین و سرسختترین مخالف برجام قرار داده است. او نزدیکترین متحد دونالد ترامپ بود و از اینکه توانسته ترامپ را به سمت خروج از توافق هستهای با ایران هدایت کند، به خود میبالید. با وجود خروج ترامپ از کاخ سفید و حضور یک رئیسجمهور با دیدگاههای متعدلتر، نتانیاهو بار دیگر وعده داده که با هرگونه بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای با ایران مخالفت کند و حتی یکی از اعضای کابینه او تهدید کرده است که بر سر چنین موضوعی میتوانیم یک جنگ را آغاز کنیم. دولت بایدن چگونه با تنشها و سنگاندازیهای نتانیاهو و بیتوجهی آنها به منافع ملی ایالات متحده برخورد خواهد کرد؟
وزیر خارجه آمریکا: ایران به تعهداتش برگردد، ما هم به برجام برمیگردیم
وزیر خارجه جدید آمریکا مدعی شد: زمانی که ایران به تعهدات ذیل توافقنامه هستهای عمل کند، ما هم به برجام برمیگردیم.
آنتونی بلینکن وزیر خارجه جدید آمریکا در نشست خبری خود اظهار کرد: بایدن بسیار شفاف است. اگر ایران به تعهدات خود ذیل توافقنامه هستهای عمل کند، آمریکا نیز برمیگردد.
او ادامه داد: اگر ایران به برجام برگردد و پایبند باشد، ما یک تیم تخصصی برای گفتوگو درباره بازگشت به این توافق تشکیل میدهیم. آن زمان همراه با متحدان خود از برجام به عنوان سکویی برای حل موضوعات دیگر استفاده خواهیم کرد. اما تا آن زمان فاصله زیادی وجود دارد.
دولت بایدن برای گفتگو با ایران عجله دارد
دیپلماسی ایرانی به نقل از ماریا مالوف، تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت:
* دولت بایدن مسئولیت ایالات متحده را بر عهده گرفته و مشخص است که اصلاح و ایجاد تغییرات در سیاست خارجی را آغاز کرده. یکی از این تغییرات، تلاش برای برقراری روابط با ایران پس از خروج دولت دونالد ترامپ از توافق هسته ای و آغاز استراتژی «اعمال فشار حداکثری» علیه این کشور است. کاخ سفید بایدن بارها از سیاست دولت پیش از خود در قبال ایران انتقاد کرده است. اما گمانه زنی های زیادی درباره چگونگی موضع گیری مقامات اصلی سیاست خارجی دولت بایدن از جمله جان کری، وزیر امور خارجه پیشین که اکنون مسئول مذاکرات تغییرات آب و هوایی است، وندی شرمن، معاون وزیر خارجه، و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، وجود دارد. به نظر می رسد آنها یک استراتژی اولیه برای مذاکره مجدد با ایران دارند و می خواهند تلاش کنند تهدیدهای این کشور را به عنوان یک کشور تنها، منزوی و نظامی که در صورت داشتن سلاح هسته ای خطرناک تر می شود، از بین ببرند.
* تمایل بایدن و مقامات ارشد او به تعامل با ایران ممکن است تحت تاثیر پیشرفت های هسته ای این کشور و اشتباهات احتمالی جامعه بین المللی در اندازه گیری یا ارزیابی صحیح قدرت هسته ای آن قرار بگیرد. اما این نکته وجود دارد که نگرش جدید آمریکایی ها به برنامه هسته ای آن بر تعادل مورد نیاز برای اطمینان از رعایت حقوق بشر توسط ایران و وظیفه ایالات متحده در قبال جامعه بین الملل تاثیر می گذارد.
* به نظر می رسد به طور ویژه آنتونی بلینکن، کری، شرمن و سالیوان در تعامل با ایران عجله دارند. رویکرد آنها مغایر با رویه های معمول و کند و روشمندی است که هنجارهای منظم دیپلماتیک در چگونگی مذاکره کشورها با یکدیگر می طلبد. در چنین شرایطی، ممکن است آنها بین نیاز به رسیدگی فوری به یک مساله و رویکردی عملی که نتیجه بخش باشد، اشتباه کنند. تمایل آنها به برگزاری فوری مذاکرات مبتنی بر این مساله است که ایران به یک تهدید بزرگ برای ثبات منطقه ای و جهانی تبدیل نشود. در مذاکره با هر شریکی، همیشه تمایل به تغییر رفتار آن وجود دارد؛ اما بعید است که آمریکا در مذاکره با ایران بتواند این کشور را به تغییر اساسی در رفتارش سوق دهد.
* هر کشوری که با ایران مذاکره می کند، نمی تواند با اطمینان درباره نتیجه نهایی فعالیت هسته ای این کشور و اهداف آن نظر دهد. این تصور وجود دارد که دولت بایدن دارد در سیاست خارجی در قبال ایران عجولانه عمل می کند. مخالفان برنامه هسته ای ایران همچنان معتقدند که سر خم کردن آمریکا در برابر این مساله، به معنای کاهش بخت آن در منطقه خاورمیانه است.